زمین گرد نیست !
مگر می شود
تو هروقت دل ات خواست
شلیک کنی
و تنها جغرافیای تن ِ من
سُرخ شود !
مدیر
دوشنبه 18 فروردین 1393 ساعت 01:24
چند دقیقه دیگر وقت داری
تا به من نگاه کنی
به من، به چشمانم،
و به قلبی که برای تو می تپد
این شب و این باران
و تو
چند دقیقه دیگر وقت داری
تا به من نگاه کنی
پیش از آن که کاملا ً تمام شوم ..
مدیر
دوشنبه 18 فروردین 1393 ساعت 01:24
من مسلمان
به امید دیدنت
در کلیسا شمع روشن میکنم.
همین را میخواستی؟
لازم نیست
مرا دوست داشته باشی
من تو را
به اندازهی هر دومان
دوست دارم
مدیر
دوشنبه 18 فروردین 1393 ساعت 01:22
کوشیدم
تا بکوشم
هنگامی که ناچار به کارکردن ام
به کارم فکر کنم
نه به تو
و خوشبختم
که کوششم
بی نتیجه ماند
مدیر
دوشنبه 18 فروردین 1393 ساعت 00:34
کوشیدم
تا بکوشم
هنگامی که ناچار به کارکردن ام
به کارم فکر کنم
نه به تو
و خوشبختم
که کوششم
بی نتیجه ماند
مدیر
یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 23:55
بس که پیدا بودی
هیچکس با خبر از نام و نشان تو نبود
چشمه ای صاف ، نهان در دل کوه
غنچه ای سرخ ، نهان در دل مه
هیچکس در
در پی روح جوان تو نبود
نگران همه بودی ، اما
هیچکس
نگران تو نبود
مدیر
یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 23:54
ساده زندگی کردم
اما مرگم مشکوک به نظر خواهد رسید
پیدایم میکنید
با ناخنهایم، با موهایم و استخوان دلم
که گودالی تاریک را روشن کرده است.
مدیر
یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 23:46