صدای قلب نیست
صدای پای توست
که شب ها در سینه ام می دوی
کافی ست کمی خسته شوی
کافی ست بایستی . . .
مدیر
یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 01:53
تو میدانی
از مرگ نمیترسم،
فقط،
حیف است،
هزار سال بخوابم
و خواب تو را نبینم ..
مدیر
یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 01:52
او دو زن دارد
یکی در تختخوابش می خوابد
دیگری در بستر رویاهایش
او دو زن دارد
که او را دوست دارند
یکی در کنارش پیر میشود
دیگری جوانی اش را به او هدیه میدهد
و میگذرد
او دو زن دارد
یکی در قلب خانه اش
دیگری در خانۀ قلبش.
مدیر
یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 01:51
ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺩﻭﺵ ﻋﺸﻖ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ
ﻋﮑﺲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺎﺏ
ﯾﺎﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺨﺖ
ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﺍﺕ ..
ﺩﻭﺳﺘﯽ ﭼﻤﺪﺍﻧﯽ ﺷﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ
ﺗﺎ ﻗﺸﻨﮕﯽ ِ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺑﻤﺎﻧﺪ
مدیر
یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 01:49
سفید می پوشم
تا تظاهر کنم امیدوارم
به جهانی که هنوز می تواند تحمل کند
چیزهایی را
که انسان نمی تواند ..
مدیر
شنبه 16 فروردین 1393 ساعت 23:23
مرا دوست بدار !
به سان
گذر از یک سمت خیابان
به سمتی دیگر؛
اول به من نگاه کن
بعد به من نگاه کن
بعد باز هم مرا نگاه کن
مدیر
شنبه 16 فروردین 1393 ساعت 23:22