سر کلاس معارف بودیم
وسط امتحان کتاب باز کردم
بغلیم گفت تقلب می کنی؟
گفتم پ نــه پ دارم درس می خونم
رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم
یارو میپرسه نذریه؟
میگم پ ن پ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش
رفتیم رستوران
گارسون : چیزی میل دارین
من : پَ نَ پَ اومدیم ببینیم اگه تو اشپزخونه چیزی کم دارین بریم بگیریم
پسر خالم با فک و فامیل خودش و نامزدش رفته محضر !
حاجیه می گه سلامتی اومدین عقد کنید؟
اونم در اومده گفته پـَـــ نــه پـَـــ اومدم نن جونمو برای شما صیغه کنم ، اینارم آوردم شاهد !
با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش
دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم بکوبیمش ۳ طبقه بسازیم
میخواستم بخوابم به برادرم گفتم لامپو خاموش کن
گفت نورش اذیت می کنه؟
گفتم : پــَ … گفت: جرات داری بگو؟
گفت : پتو می کشم سرم خوب
گفت آفرین بلاخره آدم شدی
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ فکر کردی تا ابد الاغ می مونم
نصف صورتم ورم کرده رفتم دکتر، دکتره می گه آبسه کرده؟
میگم پ نــه پ باده اون ور صورتم خوابیده!!!
تو یه ساختمون نیمه کاره با کلاه ایمنی وایسادم
کارگره میگه مهندس کلاه گذاشتی آجر تو سرت نخوره؟
گفتم پ نــه پ میخوام آقای ایمنی بیاد با هم کلیپ انیمیشن بازی کنیم
رفته بودم خونه عمم وقتی برگشتم
مامانم گفت : اِ اومدی؟
من : پَ نَ پَ هنوز خونه عمم یه نیم ساعت دیگه میام
عاقد : آیا بنده وکیلم ؟
پَـــ نه پَـــــ متهمی !
الان پاتو از عروسی بذاری بیرون ، یگان ویژه میریزه خلع سلاحت میکنه !
بابا میگه بیا این پریز برقُ درست کن
رفتم درست کنم میگه : کنتور برقُ بزنم؟
پَـــ نه پَــــ اول با زبون خوش بگو منُ نگیره اگه گوش نکرد بزنش
رفتیم مدرسه واسه گرفتن کارنامه
مدیر : اومدی کارنامه بگیری؟
پَ نَ پَ اومدم حال شما رو بپرسم
رفتم آسایشگاه ، برای دیدن سالمندان !
مسئولش میپرسه : اومدی عیادت ؟
پـَـــ نه پـَــــ اومدم دوتا از این پیرمردا رو ببرم بزرگشون کنم
دارم حرف میزنم هی زبونم میگیره
بابام میگه: چته زبونت بند اومده ؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حرف بزنم اینجا بد آنتن میده!!!
تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه
یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم میخوای گاز بزنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ من میخوام ببلعم !
کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش
داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.
رفتم باغ وحش از نگهبانه میپرسم : ببخشید آقا ،قفس شیرا کجاست ؟
میگه بازدید کننده ای ؟
پـــَ نه پــَــ از اقوامشون هستم ! اینورا کار داشتم گفتم یه سری بهشون بزنم