عشق
چنان به ناگهان
که سنگی
از آسمان
اگر عقل امروزم را داشتم
کارهای دیروزم را نمی کردم . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
ولی اگر کارهای دیروزم را نمی کردم
عقل امروزم را نداشتم.!!
به دیدارم بیا
من
دلم
تنهاییم
انتظارت را میکشیم
نه
نیا ، میترسم غرق شوی اینجا میان این همه نبودنت !!
دوستت دارم
مانند آن آرزویی که نباید !
مانند آن خواسته ای که هرگز !
مانند آن لبخندی که مبادا برلب
بی تو بیایید .
با مرگ جدی باش
و با زندگی شوخی کن
درست مثل وقتی که
زندگی برایت جدیست
و مرگ را به شوخی گرفتهای
این را جنازهی زندهای میگفت
که از نظمِ گورستان گریخته بود
من هی می نویسم
تو هی خط می زنی
پاییز فصل ِ توست
تو پاییز ِ من