چند دقیقه وقت داری!

سرگرمی وتفریحی-پیامک اس ام اس-داستان کوتاه-فال روزانه-اپدیت نودوسریال نود32-عکس داغ-لباس عروس -لباس مجلسی-لباس زنانه دخترانه -مدل های جدید مانتو-

چند دقیقه وقت داری!

سرگرمی وتفریحی-پیامک اس ام اس-داستان کوتاه-فال روزانه-اپدیت نودوسریال نود32-عکس داغ-لباس عروس -لباس مجلسی-لباس زنانه دخترانه -مدل های جدید مانتو-

اس ام اس جدید سری 155

اس ام اس جدید سری 155

SMS Jadid

اگر با گرگ ها زندگى میکنى

دریدن پیشکش حداقل زوزه کشیدن را بیاموز

اس ام اس جدید سری 155

SMS Jadid

ادمها فقط ادمند نه بیشتر و نه کمتر…

اگر کمتر از ان چیزی که هستند نگاهشان کنی انهاراشکسته ای

و اگر بیشتر از ان حسابشان کنی تورا میشکنند

بین این ادمها فقط بایدعاقلانه زندگی کرد نه عاشقانه

اس ام اس جدید سری 155

SMS Jadid

سلامتی حرفهایی رو که باید نگمو میزنم

سلامتی رفیقم که واسش رگمو میزنم

اس ام اس جدید سری 155

SMS Jadid

• 

ادامه مطلب ...

اس ام اس سرکاری باحال جدید


اس ام اس سرکاری باحال جدید

SMS SareKari Bahal Jadid

در چشم هایت نگاه کردم

تمام زیبایی های آفرینش خدا را دیدم

جو نگیردت بابا تو چشمات خودمو دیدم

اس ام اس سرکاری باحال جدید

SMS SareKari Bahal Jadid

اگر مردونگی مرده

اگه رفاقت ها رنگ باخته

اگه عشق دیگه معنایی نداره

اگه دنیا پر از نامردیه

اگه آرامش نیست

به تو چه تو که نه مرد بودی نه رفیق

اس ام اس سرکاری باحال جدید

SMS SareKari Bahal Jadid

ازت چنین انتظاری نداشتم که همچنین کاری کنی

نه تنها من بلکه خانواده خودت هم از این کارت ناراحت شدن

نمیخوام بگم ولی مجبورم بگم

بخدا اگه یه دفعه دیگه فقط یه دفعه دیگه بشنوم

که اینجورکاری رو کردی شاید مجبوربشم

یه جور دیگه رفتارکنم اصلأ چه دلیلی داشت تو این کاروکنی؟

روشن گذاشتن لامپ اونم تو اوج مصرف برق‎‎

اس ام اس سرکاری باحال جدید

SMS SareKari Bahal Jadid

 

>>|| لطفا برای مشاهده بقیه اس ام اس ها به ادامه ی مطلب بروید 

ادامه مطلب ...

93

حرف که می‌زنی
من از هراس طوفان
زل می‌زنم به میز
به زیرسیگاری
به خودکار
تا باد مرا نبرد به آسمان.
لبخند که می‌زنی
من
ـ عین هالوها ـ
زل می‌زنم به دست‌هات
به ساعت مچی طلایی‌ات
به آستین پیراهن ا‌ت
تا فرو نروم در زمین.
دیشب مادرم گفت تو از دیروز فرورفته‌ای در کلمه‌ای انگار
در عین
در شین
درقاف
در نقطه‌ها.

68

افروخته یک به یک سه چوبه ى کبریت در دل ِ شب
نخستین براى دیدن تمامى ِ رخسارت
دومین براى دیدن ِ چشمان ات
آخرین براى دیدن ِ دهان ات
و تاریکى کامل تا آن همه را یک جا به یاد آرم
در آن حال که به آغوشت مىفشارم

67

باید می دانستم
سرانجام
تو را
از اینجا خواهد برد
این جاده
که زیر پای تو نشسته بود

65

قول بده که خواهی آمد 
اما هرگز نیا 
اگر بیایی
همه چیز خراب می شود 
دیگر نمی توانم
این گونه با اشتیاق 
به دریا و جاده خیره شوم 
من خو کرده ام 
به این انتظار 
به این پرسه زدن ها 
در اسکله و ایستگاه
اگر بیایی
من چشم به راه چه کسی بمانم ؟

64

روی دست شب مانده ام
منی که
تو روی دستم مانده ای ..
شانه های شب می شکند آخر