افروخته یک به یک سه چوبه ى کبریت در دل ِ شبنخستین براى دیدن تمامى ِ رخسارتدومین براى دیدن ِ چشمان اتآخرین براى دیدن ِ دهان اتو تاریکى کامل تا آن همه را یک جا به یاد آرمدر آن حال که به آغوشت مىفشارم