دعایمان با سقف گناهانمان برخورد می کند
و دلمان را خوش می کنیم که صلاح نبود
دلم روشن هست که می اید
و کمرنگ میشود اندوه کشنده روزهایی که گذشت
شک کرده بودم کسی بین ماست !
حالا یقین دارم من بین دو نفر بودم!
چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من!
یکی نوشته بود :
چقدر شیرینه وسط sms شبانه خوابت ببره ، صبح بلند شی ببینی نوشته :
قربون عشقم برم که خوابش برده!
منم یه شب وسط sms بازی خوابم برد
صبح بلند شدم دیدم نوشته : مُردی ؟
فقط رفت…بدون کلامی که بوی اشک دهد…
یا که حتی صدایی که رنگ حسرت داشته باشد…
فقط رفت ومن شنیدم توی دلش گفت… راحت شدم…
هر بار که گفتم دوستت دارم سکوت کردی؟
حرف های من سنگین بود یا گوش هاتو؟
تو برو، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم : برو خیالی نیست
اما کیست که نداند بی تو تنها چیزی که هست خیال توست…؟
چندان هم دور نیستی
فقط به اندازه یک نمی دانم از من فاصله گرفته ای
آری نمی دانم کجایی؟
بد تاوان دادم …
تاوان بی توجهی به علائم قلبت که نوشته بود
آهسته … خطر سقوط …
هیچ چیز دلنشین تر از این نیست که مدام اسمتو صدا بزنم
با یک علامت سوال و تو با حوصله جواب بدی جووووووووووون دلم؟
بعضی از حقایق خیلی ساده اند
ولی درکش خیلی پیچیده و سخته مثل کنار اومدن با جمله :
خوب دوست نداره، زور که نیست
یعنی ﻣﻴﺸﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻡ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻧﺸﻢ؟
ﻇﻬﺮ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﻢ |:
ﭼﯿﻪ ؟ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ؟
ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﻣﮕﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮﺭ ﺗﻨﮓ ﮐردم خخخخخخخ
۷۵۷۵ عزیز هیس!
او نیست دیگر تمدید نمیخواهم…
من رفتم و تو گفتی ، برو به . . . !
مدتهاست که بی تابم ، بی تاب بازگشتت و کلام آخرت . . .
راستی به سلامت بود یا به جهنم؟
یه زمانی شده که اگه برای عشقت کوه هم بکنی
به پای فرهاد بودنت نمیزاره !
میزاره به پای کنه بودنت
منصفانه نگاه میکردم ، هیچ فرقی نمیکرد !
عاشق او باشم یا گاو حسنی ، هر دو تا یک اندازه عشق را میفهمند