به سلامتى برق که هروقت رفت اومد !
پرواز باور پرنده ایست که به پرواز می اندیشد
دلیل پرواز پر نیست ، زندگی قانون باورها و لیاقت هاست
و تو لایق هر آنچه بخواهی !
همی نالم که مادر در برم نیست
صفای سایه ی او بر سرم نیست
مرا گر دولت عالم ببخشند
برابر با نگاه مادرم نیست
در دفتر خاطراتم نوشتم : عشق زیباست
معلم دفتر را دید و گفت : این رویاست !
گفتم : معلم تو از عشق چیزی میدانی ؟
گفت : در عالم عشق ، عاشق همیشه تنهاست
از این نامهربونی ها دارم از غصه میمیرم
تو ای رفیق تنهایی یه روز دستاتو می گیرم
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد
وسعت تنهائیم را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من
گریه پنهانیم را حس نکرد
در هجوم لحظه های بی کسی
درد بی کس ماندنم را حس نکرد
آن که با آغاز من مانوس بود
لحظه پایانیم را حس نکرد
روزگاری جاده ای بودم غرق تردد
جاده ای که از رفت و آمد لحظه ای خالی نمی شد
من که بسیار غریبان را به آبادی رساندم
عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود