بیا به آرامش فکرکنیم
به زندگی
به عشق
به بهشت
به جهنم
به درک
به توچه
به من چه
برو اعصاب ندارم می زنم شل و پلت می کنم ها !
تکیه اش بر درخت، نگاهش غمگین
لب هایش پر از زمزمه، در ژرفای وجودش غوغا
افکارش پریشان
شاید فکر خودکشی برسر داشت
شاسکولی که در عروسی شام گیرش نیامد
عر عر عر عر
به من میگن خر!
یه عمره که خر هستم!
همیشه باربرهستم!
خر که میگن من هستم!
گوشی موبایل به دستم درحال خواندن هستم!
یواش بیا پایین می خوام یه چیزی بهت بگم!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تند اومدی نمی گم
خری گم کرده ام با بار کاشی
اس ام اس می زنم شاید تو باشی
واقعا دستت درد نکنه
می خوام بهت زنگ بزنم
تکلیف حرفایی که پشت سرم زدی رو معلوم کنم!
حیف اون همه محبت
.
.
.
(ستاد ایجاد اضطراب چند ثانیه ای)
علم بهتراست یا ثروت؟
هیچ کدوم!
یه ذره معرفت که تو یه ذره نداری!
از من بپرسند بهترین ، زیباترین ، شجاع ترین
محبوب ترین ، داناترین ، عاقل ترین آدم کیه؟
انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم
و می گم این نمی تونه باشه …
عزیزم خیلی دوست دارم
( ستاد ایجاد شوق و هیجان )
پاتو از زندگیم بکش بیرون
.
.
.
.
.
جورابات بو میدن
تو را از شن نه از گل آفریدند
ز عطر بوی سنبل آفریدند
نمیدانم تو را با این همه حسن
چرا اینگونه منگل آفریدند
میدونی فرق تو با توپ چیه؟
توپ رو باید شوت کرد
اما تو خودت شوتی …