فرانک مجیدی: نوشتن این پست، درست دقایقی پس از بازی تاریخی تیمملی فوتبال کشورمان در برابر آرژانتین، کار سختی است. اینقدر سخت، که باید پردههای پیدرپی اشک را کنار بزنم تا بنویسمش. ولی اینبار، اشکهایم از سر تحقیرشدگی برای عقدههای فروخوردهیِ دوردستیِ آرزوهایمان نیست. برای این نیست که چرا آنها آن بالا هستند و ما درجا میزنیم. امروز و اینروزها، سرم بالاست. باور آوردهام که خرداد ماه درد نیست. ما همه سرمان بالاست. برای ایستادن در این مکان پرافتخار، راه سادهای را نپیمودهایم. برای تیمملی والیبالی که ایتالیا و برزیل را نقرهداغ میکند، برای تیمفوتبالی که روز قرعهکشی به اقبالمان میخندیدند و در برنامه «ورزش از نگاه دو» افتضاح پشتصحنهای در تحقیر تواناییمان به بار آمد، و حالا همه میدانند که چقدر آرژانتین را آزار داد، کار دشواری انجام دادیم. برای این اعتبار گرفتن، از سه مرد ممنونم. اول «خولیو ولاسکو» که طعم شیرین معنای خواستن و اعتماد به نفس در کار گروهی را به ما آموخت. دیگری، مربی خوشاستیل کنونی تیم ملی والیبال ایران، آقای کواچ، که کاممان را با بازیهای خوب اینروزهای تیم شیرین کرده. و دیگری، «کارلوس کیروش»! کار والیبالیستها ابداً ساده نیست، اما مشخصاً فدراسیون منظم و بهسامانتری دارند تا فدراسیون فوتبالمان که بارها با بیمبالاتی علاقمندان به فوتبال و دستاندرکاران این ورزش را آزار داده. چیزی که میبینیم، مدیون فدراسیون بیبرنامه و گستاخ فوتبال ایران نیست. مدیون کیروشی است که بهرغم آزار دیدن از فدراسیون و بیبرنامگیش و حاشیهسازی مطبوعات ورزشی ایران، مردانه روی تصمیماتش ایستاد و ریشهی بازیکنسالاری و لابی علیه مربی را خشکاند. امروز تیمملی ایران، ترسو و بیاعتماد به نفس نبود. سیستم یازده نفر روی خط دروازه نبود. فرصتهای خودش را ساخت و اگر داور بازی، چنین بیشرمانه پنالتی مسلم ما را نفی نمیکرد، مسلماً نتیجه این نبود.
آری. والیبال برزیل و ایتالیا، قهرمانان جهان هستند و آرژانتینیها، امتدادی از توان جادوگری مارادونا با توپ. جهانی به آنان مشتاق و مشغولند و نام ایران در کنارشان، باعث پوزخند بود. آنها بزرگ هستند. امروز برادرم پستی نوشت با عنوانی که وقتی خواندمش، باعث بغضم بود. «با این وجود، زانو نمیزنیم!» بله، ما زانو نزدیم. هرچند پایان تلخی بود، اما معنای جنگیدن را نشان ستارگان فوتبال دنیا دادیم. ما تسلیم نشدیم. اما هنوز بازی تمام نشده. ما کاری را انجام دادیم که اسپانیا و انگلستان قادر به انجامش نشدند. هنوز بازیهای والیبالمان با ایتالیا و لهستان و فوتبالی مردانه با بوسنی در راه است. ما مغرور نمیشویم و دیگر حالا، زانو نمیزنیم!
در این قسمت بسیار خوب است که به آنالیز دقیق بازی توجه کنیم.
کل پاسهای رد و بدل شده دو تیم در نیمه اول:
کل پاسهای رد و بدل شده در یک سوم دفاعی حریف:
به یک نمودار بسیار گویا توجه کنید که نشان میدهد که در نیمه دوم با اینکه آرژانتینیها ۱۳۸ پاس رد و بدل کردن، با این حال روزنهای به فضاهای خطرناک ما پیدا نکرده بودند:
کل موقعیتهای دو تیم:
کل پاسهای دو تیم:
تلاشهای رضا قوچاننژاد و مسی:
عشق اول و آخر من کشورم ایران
باتشکر از تمام زحمات شما به خاطر این پست
به وبلاگ من هم سری بزنید
http://shendabadamuz.blogsky.com
ممنون
این پست منبع شو اخر پست گذاشتم
من فقط اینجا کپی کردم
خاک تو سر فوتبالیست ها !
هیشه مایه ی سرافکندگی ما هستند .
به بوسنی باختیم میدونی یعنی چی ؟
یعنی بازیمون مقابل آرژانتین هم شانسی بود.
فقط باید دلمون رو به والیبالیست هامون ببندیم .
اونا هستن که آدمن نه فوتبالیست ها .
متاسفم برای شما