بنا به درخواست بسیاری از خوانندگان «انتخاب» مبنی بر پیگیری این مسئله به سراغ نهادها و افراد مسئول رفتیم تا از حقیقت ماجرا آگاه شویم.
در میانه ی پیگیری ها، خبرنگار پایگاه خبری «انتخاب» به مسئله ی جالبی برخورد که آن، سفر تعداد زیادی از مسئولان وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال به برزیل بود.
خادم: 99 درصد فدراسیون هزینه سفر هنرمندان را داده است
امیرخادم معاون حقوقی وزیر ورزش به خبرنگار «انتخاب» گفت: در رابطه با سفر هنرمندان به برزیل من مسئول نیستم اما بعید است که وزارت ورزش هزینه آن را پرداخته باشد.
وی افزود: با این حال به احتمال 99 درصد فدراسیون فوتبال بودجه ی سفر آنان را تامین کرده است.
فدراسیون فوتبال: پول سفر هنرمندان را نداده ایم، خودمان هم نرفتیم
معاون مسئول روابط عمومی فدراسیون فوتبال در گفتگو با خبرنگار «انتخاب» بیان داشت: هزینه سفر هنرمندان به برزیل از سوی فدراسیون پرداخته نشده است چراکه بودجه ی آن را نداشتیم.
وی افزود: به دلیل عدم بودجه ی کافی بسیاری از مسئولان فدراسیون موفق به سفر به برزیل نشدند.
وزارت ورزش: تنها خبرنگاران اعزام شدند/اگر هنرمندان رفته باشند، کار فرهنگی محسوب می شود
مسئولان وزارت ورزش در امور فرهنگی، روابط عمومی و ستاد جام جهانی نیز حاضر به پاسخگویی نشدند و گفتند مدیرانشان به برزیل رفته اند.
روابط عمومی وزارت ورزش تنها به گفتن این جمله بسنده کرد و گفت: ما تنها خبرنگاران را به برزیل اعزام کرده ایم.
مسئولان اداره امور فرهنگی وزارت ورزش نیز گفتند: با این حال اعزام هنرمندان مشکلی ندارد و کار فرهنگی محسوب می شود.
در همین حال مناف هاشمی مسئول امور مالی وزارت ورزش حاضر به پاسخگویی نشد اما مشاور رسانه ای او ضمن اظهار بی اطلاعی از منبع بودجه سفر هنرمندان به برزیل اخبار تکراری رسانه ها را تحویل خبرنگار ما داد.
سازمان سینمایی: سفر هنرمندان به برزیل با ما هماهنگ نشده/پروژه آقای لطیفی در آستانه ی تعطیلی قرار گرفته است
اما رسول صادقی مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی به خبرنگار «انتخاب» گفت: این آقایان با ما هماهنگ نکرده اند و خودشان رفته اند، البته بنده از اینکه وزارت ورزش پول آن ها را داده یا نه، بی اطلاعم.
وی افزود: تهیه کننده پروژه سینمایی مربوط به جام جهانی برزیل که آقای لطیفی سازنده آن هستند به دنبال تامین منابع مالی هستند.
صادقی اضافه کرد: تهیه کننده گفته است که اگر نتوانم بودجه را تامین کنم به اقای لطیفی می گویم که از برزیل برگردد.
مجری برگزار کننده تور جام جهانی: ما فقط هنرمندان را به برزیل بردیم
آژانس مسافراتی تعطیلات رویایی که ادعا شده هزینه ی سفر هنرمندان را تهیه کرد به «انتخاب» گفت: ما تنها اجرا کننده تور جام جهانی برزیل هستیم.
باوجود پیگیری های مکرر خبرنگار «انتخاب» برای مشخص شدن منبع تامین کننده هزینه ی سفر هنرمندان به برزیل، مشخص نشد که چه کسی و چه نهادی این اقدام را صورت داده است.
سفر به برزیل چقدر آب می خورد؟
پرس و جوها و بررسی های خبرنگار «انتخاب» نشان می دهد که هزینه ی سفر به برزیل، برای هر نفر حداقل 40 میلیون تومان پول نیاز دارد.
بررسی فوق در شرایطیست که مخارج این هنرمندان سفر کرده مانند سایر اقشار جامعه بوده باشد!
اما وزارت ورزش و یا دیگر نهادهای دولتی که هزینه ی سفر این هنرمندان به برزیل را تقبل کرده اند، خوب است پاسخ دهند که بالاخره این افراد به عنوان مشوق تیم ملی به آنجا رفته اند یا نه؟ اگر چنین باشد ملاک گزینش هنرمندان چه بوده است؟ آیا عزت الله انتظامی یا پرویز پرستویی و دیگر هنرمندان پیشکسوت نسبت به سیاوش خیرابی، مهراب قاسم خانی و برخی دیگر از این افراد شایستگی کمتری دارند؟!
مهراب قاسم خانی یکی از نویسندگان طنز تلویزیون، در پاسخ به اعتراض ها، یادداشتی روی صفحه شخصیاش در فیس بوک منتشر کرد:
«این ماجرای برزیل رفتن ما هم تبدیل به ماجرای با نمک و پیچیدهای شده ... تا دیروز فقط متهم بودیم که با پول بیتالمال به این سفر رفتیم ولی ماجرا هر روز داره ابعاد وسیعتر و پیچیدهتری پیدا میکنه. با این حال از اونجا که من سعی کردم همیشه به همه احترام بذارم، توضیحاتی رو در جهت روشن شدن لایههای مخوف و پنهان خدمت دوستان ارائه میکنم. باشد که باعث آرامش روح و روانشان گردد.
١. هزینه این سفر توسط آژانس تعطیلات رویایی به عنوان اسپانسر و همچنین تهیهکننده محترممون آقای هاشمی پرداخت شده و خرج روزانه سفر و خورد و خوراکمون رو هم از جیب خودمون میپردازیم. در نتیجه این پول هیچ ربطی به جیب شما دوستان و بیتالمال نداره. حالا اینکه چرا هزینه یکی دو میلیاردی این سفر تا این حد شما رو دلواپس کرده نمیدونم. کاش این دلواپسی رو برای اون چند صد هزار میلیارد هم داشتید.
٢. من نماینده ایران در برزیل نیستم و هیچ مسئولیت سنگینی هم روی دوش خودم حس نمیکنم. من نماینده خودم هستم و به عنوان یه عشق فوتبال و عشق سفر اومدم که از دیدن فوتبال و یه کشور جدید لذت ببرم. در نتیجه توقع خاصی از من نداشته باشید. همونطور که وقتی شما به سفر میرید من هیچ توقعی از شما ندارم.
3. بله، ما داره بهمون اینجا خیلی خوش میگذره. کار بدیه؟ باید خجالت بکشیم الان؟ خوش گذروندن تا جایی که من یادم میاد جرم نیست. از اینکه خوش گذروندن ما باعث ناراحتی شدید بعضی از دوستان شده متاسفم ولی این بیشترین کاریه که از دستم بر میاد. در عوض قول میدم اگه شما هم رفتید سفر و مهمونی و بهتون خوش گذشت، منم دردم نیاد. با این وجود اگه کماکان ناراحت هستید پیشنهاد میکنم برید دم فرودگاه امام تحصن کنید و یه کاری کنید همه اون چند میلیونی که هر سال به قصد خوش گذروندن به سفر میرن کوفتشون بشه چون منصفانه نیست که خوش گذروندن فقط برای ما حروم باشه ...
٤. بله، من مرتکب عمل شنیع شلوارک پوشیدن شدم. اصولا هر بار که به سفر خارج میرم و خصوصا در مناطق گرم مثل اینجا شلوارک میپوشم. جسارتا توی خونه هم همین کار رو میکنم. شاید باورتون نشه ولی توی استخر و دریا هم مایو میپوشم. با شرمندگی توی حموم حتی اون رو هم نمیپوشم ... به هر حال نمیدونستم این موضوع تا این حد ارزش خبری داره که روزنامه هفت صبح که تنها روزنامهای بود که تا الان میخریدم به عنوان تیتر یک عکسش رو روی جلد کار کنه. از همینجا اعلام میکنم که من عکس با شلوارکهای دیگه و در مکانهای دیگه هم دارم که آماده هستم هر وقت دوستان خبر مهمتری نداشتن و احتیاج به تیتر یک با ارزش داشتن در اختیارشون بذارم تا مردم استفاده کنن. خلاصه که اعتراف میکنم به عنوان یه شلوارکپوش اومدم اینجا تا یه عده شورتپوش رو تشویق کنم و براشون آرزوی موفقیت بکنم.
٥. از اونجا که من در این سفر خودم رو نماینده ملت ایران نمیدونم، در این یادداشت هم نماینده همسفران دیگهام نیستم و ممکنه خیلی از این دوستان نظرشون کاملا بر خلاف من باشه پس اگه دلتون میخواد به این مطلب هم فحش بدید فقط به من فحش بدید چون در این مورد هم نماینده خودم هستم.
٦. در آخر از اینکه با خوشگذرونی خودم موجب درد جانکاه و تشویش خاطر و جراحت اعضای برخی از هموطنانم شدم عمیقا عذرخواهی میکنم ولی مجبورم مطلب رو همینجا خاتمه بدم چون بچهها دم در هتل منتظرن که بریم یه دوری بزنیم و من باید بگردم ببینم شلوارکم رو کجا گذاشتم.»
نخستین یادداشت اعتراضآمیز را در پاسخ به این نوشته، ایسنا روی خروجی خود آورد: میگویند وقتی «ممد بوقی» بوق 12 شاخهاش را برمیداشت و شروع میکرد به شعر خواندن، کل استادیوم به وجد میآمدند و یکصدا تیم را تشویق میکردند. او مانند خیلی از بوقچیهای دیگر، وضعیت مالی چندان مناسبی نداشت اما بلد بود که به تیم «انرژی» بدهد. بیادعا میآمد بوق میزد و میرفت، لازم هم نبود جایی از او حمایت مالی میلیاردی کند. این خاصیتی فراتر از یک تماشاگر معمولی بود که سینماگران ایران امروز در برزیل فاقد آن هستند.
آنطور که نوشتهاند، پاتوق «ممد بوقی» یکی از قهوهخانههای بهارستان بوده است. او تمکن مالی نداشت که در جام جهانی 1978 آرژانتین، کنار تیم ملی باشد و آنها را در استادیوم تشویق کند. به همین خاطر هم، مردم خودشان پول روی هم میگذارند و خرج سفر او را به آرژانتین فراهم میکنند.
«ممد بوقی» را خیلیها در ایران میشناسند. همه از او انتظار داشتند که با بوقهای کر کننده و تشویقهای پرشورش در استادیوم، به تیم ملی کمک کند اما طبیعتا از یک بازیگر که قرار است برای «انرژی دادن» به بچههای تیم ملی فوتبال به جام جهانی برود، کسی چنین کارکردی را انتظار ندارد. پس کارکرد فردی که نه بهعنوان شخصی حقیقی بلکه با شخصیت حقوقی خود در کنار تیم حاضر میشود، چیست؟
دو ماه قبل، وقتی سیدجواد هاشمی بهعنوان تهیهکننده پروژه «یار دوازدهم» نشست خبری گذاشت و یکسری از بازیگران طراز اول را به عنوان «حامیان تیم ملی فوتبال در برزیل» معرفی کرد، کسی خیلی اعتراضی نداشت اما اکثر آن بازیگران یک به یک انصراف دادند و نوبت رسید به «یکسریهای دیگر».
اما چند نکته درباره این سفر:
کسی معترض سفر هنرمندان به جشنوارهها، فستیوالها، مجامع و... در خارج از کشور نیست. اساسا کسی کاری هم ندارد که بازیگران بخواهند در سفرهای خارجی غیررسمی خود، شلوارک، رکابی یا هرچیز دیگری بپوشند یا مثل همان وضعیت حمام رفتنشان که توصیف کردهاند، اصلا چیزی نپوشند. مشکل از جایی شروع میشود که بازیگران محترم که جامعه برای آنها احترام و جایگاه خاصی قائل است، برای وظیفه مشخصی و تحت پروژهای که به هر ترتیب قابل قبول یا غیرقابل قبول عنوان ملی به خود گرفته است، به سفری رفته باشند و به عبارتی نماینده فرهنگی جامعه شناخته شوند؛ آن موقع است که پوشیدن شلوارکهای 10 هزار تومانی مانند افراد معمولی که برای اولینبار به سواحل تایلند یا ترکیه سفر میکنند، کمی بد به نظر میرسد.
پس از انتشار عکسهای با شلوارک و ذوقزدگیهای خاص هنرمندان در برزیل که به حمایت از تیم ملی فوتبال در آنجا هیچ ربطی ندارد، یکی از نویسندگان محترم اعزامی به برزیل در جوابیهای فرار رو به جلو را به قرار بر پاسخگویی ترجیح داده و موضوع را به مفاهیم سیاسیای مانند «دلواپسی» یا «بیتالمال» ربط دادهاند.
ایشان در متنشان، تاکید کردهاند که با پول ملت به این سفر نیامدهاند و هیچکس را نمایندگی نمیکنند و صرفا برای دیدن بازیهای تیم ملی بهعنوان یک عاشق فوتبال آن هم از طریق یک اسپانسر به برزیل آمدهاند. نکته جالب توجه اینجاست که این اسپانسر خیلی خیلی اتفاقی و بدون هیچ دلیل خاصی، همان موسسه مسافرتیای است که فدراسیون فوتبال حق فروش بلیتهای جام جهانی را خیلی اتفاقی به او داد.
از یک نویسندهی سریالهای طنز تلویزیون که از نظر برخی به لودگی هم متهم هستند و بهعنوان یک سینماگر در برزیل حاضر شده، انتظار نیست به خیلی از این مسائل توجه کند، اما اگر اهل سینما و تلویزیونی فقط بهصورت سفر شخصی به برزیل سفر کرده است، شایسته بود در تمام مدتی که بهعنوان یکی از مسافران پروژهی ملی یار دوازدهم در تمامی خبرگزاریها، سایتها و روزنامهها از ایشان نام برده میشد، فقط یکبار در حد یک خط توضیح میداد که این سفر شخصی است و به مباحث ملی هیچ ربطی ندارد.
گفتهاند که: «از اونجا که من در این سفر خودم رو نماینده ملت ایران نمیدونم». برای این بخش تنها کافی است سخنان سیدجواد هاشمی، تهیهکننده پروژه «یار دوازدهم» و همچنین سردار عزیز محمدی، رییس اتحادیه باشگاههای فوتبال که چندین و چند بار «حمایت هنرمندان از تیم ملی فوتبال» را به رسانهها کشید، یادآور شویم: «شاید برای اولینبار در تاریخ کشور ما، توجه به حمایت از تیم ملی برای شرکت در جام جهانی که مهمترین تورنمنت ورزشی جهان محسوب میشود جدی گرفته شده است». «از مدتها قبل بحثهایی صورت گرفت تا گروهی از هنرمندان در کنار تیم اصلی فوتبال به عنوان یار دوازدهم حضور داشته باشند و از نظر تبلیغی ذهن مردم را معطوف به یاری و حمایت از تیم ملی کنند تا انرژی مثبتی برای نتیجه گرفتن تیم فوتبال منتقل شود.»«با کمک معنوی اتحادیه فوتبال ایران و سردار عزیز محمدی، از یک سرمایهگذار دعوت شد تا با اعزام تعدادی از هنرمندان که تاکنون به 35 نفر رسیده، این حمایت شکل عملی به خود بگیرد».
«قرار شد تعدادی از ورزشکاران و هنرمندان برای حمایت از تیم ملی در کنار آنها حضور داشته باشند و جمعی از آنها هم به برزیل اعزام شوند».
سردار عزیز محمدی، رییس اتحادیه مدیران باشگاههای فوتبال: «جمع شدن این هنرمندان علاوه بر معرفی فرهنگ ایرانی باعث وفاق ملی هم میشود».
با این حساب و وقتی هنرمندان قرار است به عنوان «حامی فرهنگی تیم ملی فوتبال»، «افزایش دهنده وفاق ملی»، «یار دوازدهم تیم ملی» و... به برزیل سفر کنند، این پرسش ایجاد میشود که آیا آنها نباید شأنیت یک هنرمند ایرانی را رعایت کنند؟ این پرسشی است که شاید آقای هاشمی در مقام تهیهکننده یا مدیر تولید پروژه! باید به آن پاسخگو باشد که کتوشلوارها و فرش قرمزهای لازم برای آنکه یک هنرمند توان آنرا داشته باشد که با توجه به شهرت و پرستیژ خود چیزی فراتر از فریاد کشیدن و سوت زدن یک تماشاگر معمولی برای تیم ملی آورده و ارزش افزوده داشته باشد، کجا بود؟ البته اولین شرط لازم برای رسیدن به چنین شرطی، سوپراستار بودن هنرمندان است که در این کاروان تقریبا مشاهده نمیشود، چراکه سوپراستارها، بعد از استارت اولیهی پروژه، یکی یکی از آن جدا شدند و انصراف دادند.
بیشک، کسی دلواپس پوشیدن شلوارک نیست. هر کدام از همین شلوارکها را در کنار چهارراه بغلیمان در تهران، 10 هزار تومان میفروشند و اولین نشانه خیلی از ایرانیها در آنتالیا و پاتایا، همین شلوارکهای گل گلی، صندل و پیراهن آستین حلقهای است اما آیا به نظرتان نباید یک حامی فرهنگی تیم ملی، کمی شیکپوشتر باشد؟
درنهایت اینکه دو حالت بیشتر نداریم! اول آنکه آقایان هنرمند به عنوان حامی فرهنگی تیم ملی، یار دوازدهم و خیلی از همان شعارهایی که در بالا گفتیم به برزیل سفر کردهاند. در این حالت طبیعتا فدراسیون فوتبال و بعضی جاهای دیگر برای این انتخابها و همچنین نحوه برنامهریزی برای این هنرمندان که بتوانند کنار تیم ملی باشند یا تماشاگران ایرانی را در کنار خود جمع کنند و معرف فرهنگ ایرانی باشند، پاسخگو باشد. ضمن اینکه در این حالت این سوال باقی میماند که آیا اصلا از آن چهار پنجهزار نفری که از خارج (بیشتر) و داخل (خیلی کمتر) از کشور کسی هست که تعداد قابل توجهی از اعضای این کاروان را بشناسد؟
حالت دوم هم این است که این هنرمندان با هزینه اسپانسر بخش خصوصی که اتفاقا بدون هیچ دلیل خاصی همان توزیعکننده بلیتهای فدراسیون فوتبال است، همینجوری به برزیل سفر کردهاند و شاید آخر دست هم فیلم مستندی بسازند. در این حالت قطعا آقای عزیز محمدی، سیدجواد هاشمی و فدراسیون فوتبال باید پاسخگوی همان شعارهای زیبایی باشند که پشت تریبونها دادهاند.
راستی یکی از کاربران شبکههای اجتماعی نوشته بود، اگر به جای این بازیگرانی که اکثرا چهره محسوب نمیشوند، چند کودک سرطانی را با بچههای تیم ملی همراه میکردند، بُعد تبلیغاتی و حمایتی بیشتری نداشت؟ دیگری هم پاسخ داده بود که حتی اگر یکی مثل ممد بوقی خدابیامرز را به سفر برده بودند که در استادیوم بوق بزند، تاثیرش بیشتر بود.
حداقل ممدبوقی پنج متر به پنج متر در خیابان از خودش عکس نمیگرفت و نمیگذاشت روی شبکههای اجتماعی، بلکه از جان و دل نفساش را در خدمت تیم میگرفت! واقعیت این است که هنرمندان اعزامی ما به برزیل، کارکرد ممدبوقی جاودان را هم نداشتند، چون پرستیژ لازم را نداشتند. دیگر اینکه میگویند، هنرمند کسی است که چیزی بیش از آنچه را که داریم، به مردم ارایه کند نه حتا کمتر از آنرا.
طالبی که در اولین نشست خبری «یار دوازدهم» نامش به عنوان سرمایهگذار این پروژه معرفی شده بود از سیدجواد هاشمی شکایت دارد و میگوید هاشمی بی آنکه حرفی بزند بدون هماهنگی و با بودجه شخصی هنرمندان را به برزیل برده است!
به گزارش نامه نیوز، بانی فیلم گزارش داد: «یار دوازدهم» عنوان طرحی است که قرار بود جمعی از هنرمندان و ورزشکاران با بودجهای 4 میلیارد تومانی برای تشویق تیم ملی در جام جهانی و تهیه مستند راهی برزیل شوند. سیدجواد هاشمی به عنوان تهیهکننده و محمدحسین لطیفی به عنوان کارگردان این پروژه را همراهی میکردند اما از همان ابتدا با حرف و حدیثهای بسیاری که بر سر این پروژه وجود داشت تغییرات بسیاری در آن ایجاد شد.
از جمله اینکه لطیفی از همراهی گروه انصراف داد و سیدجواد هاشمی با هزینه شخصی جمعی از هنرمندان را با خود به برزیل برد. از شماره ابتدایی مسابقهای هم که هاشمی و طالبی قول آن را داده بودند که به شبکه نمایش خانگی بیاید و قرار بود مجری احتمالیاش محمدرضا گلزار باشد هم خبری نشد. هومن طالبی پس از انتشار خبر انصرافش از این پروژه گفت: سیدجواد هاشمی به عنوان تهیهکننده، به صورت صوری با ما قرارداد بست تا مجوز فیلمبرداری برای 6 مستند و یک مسابقه 52 قسمتی را از وزارت ارشاد برای ما دریافت کند. قراردادی رسمی هم با ما امضا کردند که در آن تمام حق و حقوق مستندها را به ما واگذار کردند. او ادامه داد: هاشمی بعد از این کار خود را با هنرمندان همراه کرد و در انتهای کار زمانی که دوستان قرار بود به جام جهانی اعزام شوند با اعلام انصراف من، خودش همراه آژانس «تعطیلات رویایی» هنرمندان را به جام جهانی برد. در حالی که ورزشکاران و جانبازانی هم که قرار بود در این کاروان همراه هنرمندان باشند، برده نشدند. ما تا روز چهارشنبه با آقای هاشمی در تماس بودیم و مشکلی وجود نداشت اما یک بامداد پنجشنبه با همه بازیگران تماس می گیرند که برای دریافت مدارک خود به آژانس مراجعه کنید.
از سوی دیگر طالبی درباره انصراف جمع زیادی از هنرمندان از این پروژه توضیح داد: محمدرضا گلزار و محمدحسین لطیفی و تعدادی از هنرمندان از این پروژه به دلیل همین موضوع کنارهگیری کردند اما تعدادی از هنرمندان هماهنگ با سیدجواد هاشمی با هزینه شخصی وی عازم برزیل شدند. آقای هاشمی قرار است هزینههای سفر هنرمندان را خود پرداخت کند و چکی به آژانس تعطیلات رویایی داده تا منزل خود را بفروشد و هزینه را پرداخت کند. او با بیان اینکه سردار عزیزمحمدی هم به این اتفاقات معترض است، تصریح کرد: ایشان الان در کنار من هستند و به این اتفاقات اعتراض دارند. ما به زودی شکواییه خود را به مجمع صنفی تهیهکنندگان، حراست صدا و سیما، حراست ارشاد و سازمان میراث فرهنگی میدهیم چرا که حق و حقوق این پروژه طبق قرارداد تا ابد در اختیار ماست و آقای هاشمی حقی در اینباره ندارد و مبلغ 40 میلیون تومان از قرارداد 290 میلیونی خود را هم دریافت کرده است.
سرمایهگذار اولیه «یار دوازدهم» افزود: سام درخشانی و کامران تفتی شب اعزام با من تماس گرفتند که با ما تماس گرفته شده چه کنیم؟ من هم گفتم شما از سفر لذت ببرید. ما که نمیتوانیم مقابل سفر شما به برزیل بایستیم و در واقع ما اجازه پخش فیلم را نخواهیم داد چون این حق در اختیار ماست. من برای چند مراسمی که پیش از رفتن هنرمندان برگزار شد و مبلغی که به برخی هنرمندان از جمله محمدحسین لطیفی، سیدجواد هاشمی و ... پرداخت کردم بالای یک میلیارد تومان از دست دادم. مستند ما بلاتکلیف خواهد ماند چون باید با حضور پیشکسوتان داوری و ورزشی ساخته میشد، نه اینکه عدهای هنرمند برای خوشگذرانی به برزیل بروند. رضا یزدانی، حسام نوابصفوی، پژمان جمشیدی، سیاوش خیرابی، فاطمه گودرزی، مهراب قاسمخانی، سیدجواد هاشمی، محسن تنابنده، لیندا کیانی، نرگس محمدی، کامران تفتی، مهران غفوریان، محمدرضا شریفینیا، یوسف طاهریان، سحر زکریا، بابک اردلان و مهدی پاکدل هنرمندانی هستند که برای حمایت از تیم ملی به برزیل سفر کردهاند.