•
•
•
شیشه های شکسته تعویض می شوند
پل های شکسته ، تعمیر
آدم های شکسته ، فراموش …
•
•
•
•
•
•
انسان ممکن است با یک نفر بیست سال زندگی کند
و آن شخص برایش یک غریبه باشد
می تواند با یک نفر بیست دقیقه وقت بگذراند و تا آخر عمر فراموشش نکند
•
•
•
•
•
•
فراموشی می آید
مثل همین پائیز
با ابرهای سهمگینش
دیروز برگ خشکی دیدم
که نمی دانست از کدام شاخه جدا شده
•
•
می دونست دلم اسیره ولی رفت
می دونست گریه ام می گیره ولی رفت
می دونست تنهایی سخته ، می دونست
می تونست باهام بمونه ، نتونست
می دونست دلم شکسته ولی رفت
غم اون تو دل نشسته ولی رفت
تو دنیایی که جای آرزوهاست
کسی جز تو منو عاشق نمیخواد
بیا تا تکیه گاه من تو باشی
دلم مثل خودت تنهای تنهاست
آدمهای خوب از یاد نمیرن از دل نمیرن از ذهن نمیرن
ولی زودتر از اینکه فکرش رو بکنی از پیشت میرن
می خوابم تا فراموش کنم
رفته ای ولی صبح تنهایی بیدارم می کند
می زند باران نفرت بر پشت شیشه
حکم قلبم را نوشتن تنهایی تا به همیشه
من و تو چشمان یک صورتیم
با همیم و چه تنهاییم !
میزنم کبریت بر تنهایی ام
تا بسوزد ریشه بیتابی ام
میروم تا هر چه غم پارو کنم
خانه ام را باز هم جارو کنم
من بودم و تنهایی و خاطرهی تو
کسی آمد ، مرا برد ، تنهایی ام را گرفت ولی خاطره ات باقی ماند
می دونست دلم اسیره ولی رفت
می دونست گریه ام می گیره ولی رفت
می دونست تنهایی سخته ، می دونست
می تونست باهام بمونه ، نتونست
می دونست دلم شکسته ولی رفت
غم اون تو دل نشسته ولی رفت
تو دنیایی که جای آرزوهاست
کسی جز تو منو عاشق نمیخواد
بیا تا تکیه گاه من تو باشی
دلم مثل خودت تنهای تنهاست
آدمهای خوب از یاد نمیرن از دل نمیرن از ذهن نمیرن
ولی زودتر از اینکه فکرش رو بکنی از پیشت میرن
می خوابم تا فراموش کنم
رفته ای ولی صبح تنهایی بیدارم می کند
می زند باران نفرت بر پشت شیشه
حکم قلبم را نوشتن تنهایی تا به همیشه
من و تو چشمان یک صورتیم
با همیم و چه تنهاییم !
میزنم کبریت بر تنهایی ام
تا بسوزد ریشه بیتابی ام
میروم تا هر چه غم پارو کنم
خانه ام را باز هم جارو کنم
من بودم و تنهایی و خاطرهی تو
کسی آمد ، مرا برد ، تنهایی ام را گرفت ولی خاطره ات باقی ماند