چه جمله ی غریبی است فراموشت می کنم
وقتی تا آخر عمرت با یاد او زندگی می کنی !
جواب یه حرفایی فقط یه نفس عمیقه …
الان چند وقته همه فکر می کنن مشکل قلبی دارم !
چه رسم بدیست در عاشقی
فرهاد به خاطر عشقش کوه کند
ولی من به خاطر عشقم باید دل بکنم !
از یه جایی به بعد
توی هیجان انگیز ترین لحظه ها هم فقط نگاه می کنی !
روزهایی که تو رو کم دارم ، ابرها بیشترند !
هرچه احساس داشتم
نرسیده به مقصد ، بینِ فاصله ها مُرد !
مثل برف که لکنت زمستان این سالهاست
من انگار لکنت فصلِ بودنم !
سکوت توی گوشی تلفن سنگینترین سکوتهاست
نه از دستها کاری ساخته است نه از چشمها …
یک برو بر زبانم آمد به خاطر تو
و هزار هزار “بمان” که در دلم ماند که ماند که ماند …
نمی دونم چرا هرجا میرم
“فکرت” منو پیدا میکنه ؟!!!
بی آغوش برای کسی مرگ پیش نمی آید
اما زندگی هم پیش نمی رود !
نبودنت را باور کرده است قلب تنهایم
اما گونه هایم رد نبودنت را حس میکند …
بازگـــــــــــــــرد !
خسته ام ، نه از راهی که آمده ام یا انتظاری که گاه امانم را میبرد !
خسته ام از تکرار ندیدنت …
گاهی اسم یه خواننده رو میبینی بعد یاد یه آهنگش میفتی
بعد یاد یه خاطره میفتی بعد یاد یه شخص میفتی و بعد آروم میمیری
به همین سادگی !